سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلت را با پند زنده کن و با بی رغبتی بمیران و با یقین نیرو بخش و با حکمت روشن ساز . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2507
تعداد کل یاداشته ها : 5
103/2/16
5:58 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی امانی[0]

خبر مایه

 بسم الله الرحمن الرحیم‏
الحمدلله رب العالمین و صلى الله على محمد و آله الطاهرین و لعنة الله على أعدائهم أجمعین‏
بنابر آنچه از اخبار و احادیث معصومین علیهم السلام استفاده مى شود اعتبار و اهمیت و شاخص ماه مبارک رمضان در وجود شب قدر است و این شب است که ماه رمضان را از سایر ماهها متمایز و جدا گردانیده است.
ماه رمضان یکى از مهمترین منّتهاى الهى است که در طول سال به بندگانش عطاء فرموده است زیرا در موقعیّت و شرائط روزه است که بنده با قطع تعلّقات حیوانى بر شدت اتّصال خود با پروردگار مى افزاید و این موقعیّت در سایر زمانها کمتر نصیب خواهد شد و لذا بزرگان از اهل معرفت تمامى سه ماه رجب و شعبان و رمضان را به روزه مى گذراندند، چنانچه از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم این مطلب نقل شده است.
آمادگى انسان و استعداد براى جذب نفحات قدسیه الهى در این شرائط حاصل مى شود. چنانچه پرهیز از گناه و انحراف از رضاى الهى و تجرّد نفس از شهوات و غفلتها در هنگام گرسنگى و موسم روزه کاملًا مشهود و ملموس است.
سالکین راه خدا باید این سه ماه خصوصاً ماه مبارک رمضان را قدر بدانند و بر هر چه بیشتر مراقبه در رفتار و گفتار و پندار تأکید ورزند که مراقب بیشتر موجب تجرّد نفس و در نتیجه قرب بیشتر و استفاضه از انوار بهاء الهى خواهد بود.
بزرگان طریق در توصیه به شاگردان خود حتى آنان را از فکر خلاف رضاى الهى بر حذر مى داشتند و آنرا موجب کدورت نفس و محرومیّت از استجلاب فیوضات خاصّه بر مى شمردند.
صحبتهاى زاید و بى محتوا، انباشتن ذهن از اخبار و تصاویر، پرخورى در هنگام سحر و افطار، رفت و آمد با اهل دنیا و شب نشینیهاى تلف کننده فرصتها و وقت، مشاجره بر سر امور عبث و لغو، پرداختن به عیوب دیگران و غفلت از عیوب خویش، عدم رعایت در مسائل اجتماعى و داد و ستدهاى روز مره، شرکت در مجالس و هیأتهائى که بیشتر به جنب تفاخر و اهواء نفسانى مى پردارند و با سر و صدا و شلوغى و ازدحام و تبلیغ ها و جار و جنجالها و اعلانها در وسایل ارتباط جمعى در صدد رونق بخشیدن به مجلس و محفل خویشند، تماماً انسان را از ادراک فیض و نفحات این ماه عظیم و فرصت استثنایى و غیر قابل جبران محروم خواهد ساخت.
اهمیّت رعایت این مراقبه سترگ در ظهور و تجّلى شب قدر براى انسان روشن مى شود، شبى که مقدّرات یک سال انسان را رقم مى زند و سرنوشت یک سال آینده درآن شب گرفته خواهد شد.
و لذا هر چه انسان دراین مدت از ماه مبارک رمضان در صدد تصفیه باطن و تزکیه نفس برآید کم کار کرده است. در شب قدر به میزان اتصال هر شخص با ولىّ کامل که حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مى باشد تقدیر او رقم مى خورد وکیفیت ارتباط انسان با نفس حضرت ولىّ عصر علیه السلام نقش تعیین کننده اى در سرنوشت سال آینده او دارد و به هر اندازه که این اتصال خالص تر و بى غلّ وغش تر و بى شائبه تر و صاف و پاکیزه تر باشد به همان میزان نسبت توفیق سعادت ایّام و روزگار او تغییر خواهد کرد.
اولیاى الهى که نفسشات متّحد با آن بزرگوار است و همیشه با او معیّت و وحدت دارند در تقدیر شب قدر تجلّى ولایت کلیه و فناء در نفس ملکوتى آن حضرت برایشان تقدیر مى شود، وسایر افراد حسب معرفت و ادراکشان به ساحت مقدس آنحضرت در مراتب مختلف و درجات گوناگون قرار مى گیرند.
و لذا در شب قدر انسان باید حساب خود را با خداى خود و واسط فیض در عالم وجود پاک و تصفیه کند و ببینید که واقعا چه جایگاهى در نزد خداى متعال و آن حضرت براى خود مهیّا نموده است.
قرب به ساحت ولایت صرفاً با رفتن به این طرف و آنطرف و شرکت در مجالس و فریاد به تعجیل ظهور و داد و بیداد حاصل نمى شود. قرب به آن بزرگوار بر اساس فهم و معرفت و درایت است و باید بیشتر به این مسئله اندیشید و تصمیم جدّى در این مسئله و نکته حیاتى گرفت.
مرحوم علامه طهرانى قدس الله نفسه الزکیه که قطعاً و یقیناً از مصادیق اولیاء و عرفاى الهى بودند که نفس قدسى شان با روح و جان و سرّ و قلب ولى إمکان عجل الله فرجه الشریف معیّت و اتحاد و وحدت داشت، پیوسته شاگردان و تلامذه خود را به ادراک هر چه بیشتر شب قدر و رعایت مراقب بیشتر و توسّل به قطب عالم إمکان در شب قدر توجیه مى نمودند و آنرا رمز توفیق در جلب نفحات و فیوضات الهى در سال آینده مى دانستند.
اینک سخنرانى ایشان در شب قدرِ یکى از سالهاى آخر اقامت ایشان در مسجد قائم بنظر اعزّه و احبّه مى رسد، باشد که از نفحات انفاس قدسیه اولیاى الهى توفیق حق رفیق طریق گردد وگوش چشمى به موالیان و شیعیان مولى امیر ألمؤمنین علیه السلام بنمایند.
         آنانکه خاک را بنظر کیمیا کنند             آیا شود که گوش چشمى بما کنند
بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحمن الرَّحِیمِ‏
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ* وَ مَا أَدْرَئکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ* لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ* تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِ‏م مِّن کلِّ أَمْرٍ* سَلَامٌ هِىَ حَتىَ مَطْلَعِ الْفَجْرِ
در روایات داریم کسى که سوره قدر را بلند بخواند مانند کسى است که شمشیر بدست گرفته و در راه خدا جهاد مى کند، و اگر سوره قدر إِنَّا أَنزَلْنَاهُ را آهسته بخواند مانند کسى است که در خون خود در راه خدا شهید شده است، کنایه از اینکه سوره قدر بلند خواندن و آهسته خواندش در دو حال داراى فضیلت است.
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ، ضمیر ه به قرآن بر مى گردد، چون روشن است، مرجعش معلوم است، ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، البته تمام قرآن در شب قدر بر قلب مبارک پیغمبر نازل شده و بعد به تدریج مبوَّباً و مفصلًا در مدت 23 سال تدریجاً نازل شده است آن قرآنى که در شب قدر نازل شده، آن قرآنى است که از مقام حقیقت قدس بر قلب پیغمبر نازل شده است و آن قرآنى که تدریجاً نازل شده است، آن قرآنى است که از قلب پیغمبر به مقام عالم صورت که او را ملکوت اسفل میگویند و عالم مثال، که توسط جبرائیل امین، بتدریج نازل شد و پیغمبر اکرم مأمور بر ابلاغ بودند. وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُکْثٍ قرآن را ما تکه تکه و جدا جدا بر تو قرائت کردیم تا اینکه با تأمل و تأنى آن آیات را بر مردم قرائت کنى، بنابراین دو نزول در قرآن داریم. یک نزول دفعى و یک نزول تدریجى. نزول دفعى از همان عالم حقیقت، ملکوت أعلى به قلب پیغمبر و نزول تدریجى از قلب پیغمبر به عالم ملکوت اسفل که او را عالم صورت مى گویند. حالا در اینجا مقصود همان قرآن محکم است که بر قلب پیغمبر نازل شده است، چون مى فرماید: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، در یک شب تمام قرآن نازل شده بر پیغمبر. حم* وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ* إِنَّا أَنزَلْنَهُ فىِ لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ* فِیهَا یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ* أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ* رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‏
ما قرآن را نازل کردیم در شب مبارک، تمام قرآن را نازل کردیم در شب مبارک، چرا؟ چون مى گوید: حم* وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ قسم به کتاب مبین که این کتاب مبین را در شب مبارکى فرستادیم، ظاهر این است که همه کتاب مراد است نه بعض کتاب، چون به هم کتاب قسم خورده شده وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ، قسم به کتاب مبین، این کتاب مبین را ما در شب مبارکى نازل کردیم، و کتاب مبین قرآن است، پس همه قرآن در شب قدر نازل شده است، بعضى از مفسرین اهل تسنن که گفته اند: مراد این است که ابتداى نزول قرآن در شب قدر بوده است و بعداً به تدریج همه قرآن نازل شده است خلاف صراحت و ظاهر این آیات مبارکات است.
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ ما قرآن را در شب قدر فرستادیم. شب قدر، یعنى شب تقدیر، شبى است که تقدیرات، بشر معیّن مى شود که در آن آیه مبارکه مى گوید: فِیهَا یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ، هر امرى که باید صورت بگیرد در عالم در آن شب مشخص مى شود و جدا مى شود و مفصّل مى شود و معیّن مى شود.